يا ابوالفضل العباس

يا ابوالفضل العباس

اي كه كل واژه عشق از تو معنا مي شود

هر چه خوبي هست در نام تو پيدا مي شود

 

با برادر آنچنان بودي كه هر كس بشنو د

اشك شوقش ريزد و غرق تمنا مي شود

 

وادي مهر و وفا جز تو ندارد عاهدي

پاي پيمان تو با خون تو امضا مي شود

 

از ادب شرمنده شد اين واژه از كمبود عمق

در لسانت تا برادر، جان و مولي مي شود

 

لاف غيرت كي تواند زد كسي در نزد تو

غيرت الهي تو و پرگوي رسوا مي شود

 

فضل تو درياي بي پايان و مهرت آفتاب

زين سبب خورشيد احسانت هويدا مي شود

 

ضامن خير دو دنيا و تويي مشكل گشا

باب حاجاتي و حاحات از تو مقضي مي شود

 

لاله و "نامي"، گل و سرو و سمن شرمنده اند

از گل عباس(ع) كه در شعبان اهدا مي شود

دکتر اسکندریان (نامی)

آقا حسین(ع) جان

بسمه تعالی

آقا حسین(ع) جان

 

ای که مظلومیت از مظلومیت حیران شده

 

دیدگان هستی اندر ماتمت گریان شده

 

 

دور گردون هیچ روزی همچو روز تو ندید

 

زان همه ایام که اندر ضل شب پنهان شده

 

محرم، ماه نمایش اوج خصائل الهی انسان در اشد

 

مبارزه با پست ترین رزائل شیطانی و پیروزی خون

 

ثارالله بر شمشیر ابلیسی عدوالله با پیام:

 

کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا از راه رسید.

 

شهادت حضرت سیدالشهدا و یاران با وفایش را به

 

همه پیروان آن حضرت تسلیت و تعزیت عرض

 

 

می کنم. (اسکندریان)

من که دگر صبر ندارم

بسمه تعالی

من که دگر صبر ندارم

تو به من صبر بده، من که دگر صبر ندارم

چه کنم، من که به چشمان ترم ابر ندارم

گم شدم در خود و دور از همه در گوشه عزلت

خبر از گردش چرخ فلک و دهر ندارم

روزگاری است غریب و اجلی هست قریب

من که در کام ز ایام بجز زهر ندارم

همه ناراحت و قهرند و ندانم از چه

من که با هیچ کسی جنگ و سر قهر ندارم

من دگر خسته شدم بس که به امید تو ماندم

کو وفایی ز تو ای دوست که من اجر ندارم

اسمان شرم نمود از سر جوری که تو کردی

نه که من هیچ کسی جز تو در این شهر ندارم

نامی از دست برفت و به نظر هیچ نیامد

آه و افسوس چو او چاره به جز صبر ندارم

دکتر اسکندریان(نامی)